تازه داشتیم از فاز “خوشگلا باید برقصن” اندی در میومدیم که
.
.
.
یهو آرش گفت
“تکـــــــون بـــده”
آرامش نداریم که اصلا
نعمت چیست؟
به حضور من در جمع شما نعمت گفته میشود
خوشبخت کیست؟
شما که من در حضورتان هستم
و حالا بدبخت چیست؟؟
اون گروهی که من توش نیستم
حسود کیست؟
کسی که با این متن مخالفتی داشته باشه
امروز انقدر هوا سرده که دلم میخواد یک لیوان قهوه ی تلخ با کمی شیر برای خودم بریزم وکنار شومینه روی صندلی قدیمی مادربزرگ بشینم و به آینده فکر کنم… + + + اما چون هیچکدوم رو نداریم میشینم کنار بخاری تاشلغما بپزه. چه بویی هم داره.به به
فرقی ندارد
چه ساعت از شبانه روز باشد
صدایت را که می شنوم
خورشید در دلم طلوع می کند
من هیچ ام
و تُ
در تمامِ هیچِ من همه ای …♥️
با تمام مداد رنگی های دنیا
به هر زبانی که بدانی و ندانی
خالی از هر تشبیه و استعاره و ایهام
تنها یک جمله برای تو خواهم نوشت دوستت دارمــ خاص ترین مخاطب خاص دنیا …