@ آبجی حسانه

 

 

السلام و علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

 

 

ان شاالله قسمت همه دوستدارن زیارت حضرت ابا عبدالله الحسین (ع)

یاحسین غریب مادر

یا حسین غریب مادر تویی ارباب دل من 

یه گوشه چشم تو بسته واسه حل مشکل من 

ان شاالله حاجت روایی همه عاشقان ابا عبدالله الحسین (ع)و زیارت کربلا و نجف قسمت همه مشتاقان ‌.

التماس دعا .

 

امشب

امسال که بعد از چندسال دوری از هیئت به خاطر کرونا قسمت نشده بود برم رفتم هیئت چقدر بعضی از هم محلی ها و هم هیئتی ها رو دیدم چقدر تغییر کردن چقدر شکسته شدن انگار ده ساله که ندیدمشون . این چندسال خیلی برام سخت بود که نمی‌تونستم برم ولی خداروشکرامسال خدا و حضرت امام حسین (ع) بهم توفیق دادن و طلبیدن که برم هیئت .خداروشکر .

التماس دعا در این شب‌های عزیز.

سلام بر حسین بن علی (ع)

باز در جان جهان یکسره غوغاست حسین

این چه شوری ست که از یاد تو برپاست حسین

این چه رازی ست که صد شعله فرو مرد و هنوز

روشن از داغ تو ظلمت کده ماست حسین . . .

لبیک یا حسین علیه السلام

 

 

 باز محرم رسید، ماه عزای حسین / سینه‌ی ما می‌شود، کرب و بلای حسین
کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه / تا که بگیرم صفا، من ز صفای حسین . . .

 

فرارسیدن ماه محرم تسلیت باد التماس دعا.

 

 

خدایا چرا؟

نمی‌دونم شاید هم خودم بی دقتی می کنم ☹️😔

مارمولک کوچولو

دیشب نصفه شبی در خواب ناز بودم که احساس کردم یه چیزی داره روی پام پیاده روی می کنه بلند شدم نگاه کردم که یه مارمولک کوچولویه😑 هیچی دیگه شکارش کردم که دیگه حریم خصوصیه منو به هم نریزد 😐

 

نخند سرت میادا :دی 

خدایا خودت کمکم کن

خدایا امیدم فقط به خودته خودت کمکم کن و درستش کن .

خوب خوب خوب تولد داریم اونم چه تولدی

خوب از اونجا که فردا یه پسر خوشگل قراره به دنیا بیاد گفتم بهتون اطلاع بدم کادوهاتون رو آماده کنید :دی 

بعله فردا من دارم به دنیا میام :دی تبریکات و کادوهاتون رو پذیراییم :دی 

دست خالی نیاییدها :دی کارت خوان هم موجوده :دی 

شماره حساب هم میتونم بدم :دی 

 

مادر بزرگترین نعمت خداست...

مادر 
نفست میگیره نفس میشه برات
صدات میگیره صدات میشه برات
دلت میگیره رفیقت میشه
مادر بزرگترین نعمت خداس

 

 

 

 

لیمو ترش خونه مادربزرگ

ولی هیچ لیمو ترشی لیمو ترش خونه مادربزرگ نمیشه .

تا الان هرچی لیمو ترش خوردم مزه اون لیمو ترش اون روز گرم تابستونی زمان بچگی و خونه قدیمی مادربزرگ نمیشه .اون لیمویی که تو اتاق توی راهرو مادربزرگ با دستای مجروحش برام روی غذام ریخت .

یادش بخیر انگار همین دیروز بود .

روحت شاد مادربزرگ .