آنچه درباره قبر علی بن حسین حضرت علی اکبر (ع) یقین است و در اخبار و روایات آمده این است که آن حضرت در پایین پای پدر بزگوارش به خاک سپرده شد.

آنچه درباره قبر علی بن حسین حضرت علی اکبر (ع) یقین است و در اخبار و روایات آمده این است که آن حضرت در پایین پای پدر بزگوارش به خاک سپرده شد.
"بسم الله الرحمن الرحیم"
(شورولایت)
السّلام ای اصغرای نوردوعین
آخرین سربازوسرداررحسین علیه السّلام
السّلام ای مهدتوعرش برین
عاشق دیدارتوخلدبرین
السّلام ای شیعیان مست ولات
شیعه قربان رخ ازخون حنات
دردوعالم دستگیرشیعه ای
مایل هرسینه ءبی کینه ای
بادودست کوچکت ،دردوسرا
حلّ مشکل می کنی ،مشکل گشا
دردرون سینه های شیعیان
عشق تو هرلحظه می باشدعیان
مردم عالم ،همه خاک رهت
انبیاءعمری گدای درگهت
دردوعالم هرچه خواهی می کنی
ازهمه مشکل گشایی می کنی
ماهمه ظلمت ،چراغ راه تو
رهنمای هردل آگاه تو
هرکه درراه توشداهل دل است
باتو بودن ،عشق مولا،حاصل است
نام تو طفل صغیری ،اصغری
دروجوداهل عالم ،اکبری
ابن زیاد می داند باید حسین (ع) و یارانش تشنه بمانند تا حداقل اندکی از نیروی آنان کم شود؛ باید آب فرات بسته شود تا همه چشم به دستان سقای کربلا ابوالفضلالعباس داشته باشند.
به گزارش خبرنگار تکیه حسینی باشگاه خبرنگاران جوان؛ خون پیکره حق در طول تاریخ از قلب عاشور است که سرچشمه میگیرد و اگر حقیقت را بخواهی هنوز روز عاشورا به شب نرسیده است کاروان تاریخ روان است و یاران عاشورایی سیدالشهدا علیه السلام یکایک از صلب پدرانشان و رحم مادرانشان پای به سیاره زمین می گذارند و در زیر خیمه های پشمینه و یا در خانه های کاه گلی بزرگ می شوند و خود را به صحرای کربلا می رسانند.
در روز هفتم محرم الحرام سال 61 هجری قمری عبیدالله زیاد نامهای به عمر سعد فرستاد و به او دستور داد تا راه فرات را بر حسین(ع) و یارانش ببندند، و اجازه نوشیدن حتی قطره ای آب را به امام و یارانش ندهند. (بحارالانوار،ج44،ص386) عمرسعد نیز فوراً عمروبنحجاج را با پانصد سوار در کنار شریعه فرات مستقر کرد تا مانع دسترسی امام حسین(ع) و یارانش به آب شوند. در این روز مردی به نام عبدالله بن حصین ازدی فریاد برآورد: ای حسین !به خدا سوگند دیگر قطره ای از آب را نخواهی نوشید تا از عطش جان دهی.
امام حسین (ع) فرمودند :خدایا او را از تشنگی بکُش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار مده! حمیدبن مسلم ( ازجمله کسانیکه درلشکر عمرسعد بود و پاره ای از وقایع عاشورا را از او نقل کردهاند) میگوید: قسم به آن خدایی که جز او پروردگاری نیست، دیدم که عبدالله حصین آنقدر آب مینوشید که شکمش بالا میآمد و بعد همه آبی را که نوشیده بود بالا میآورد! باز فریاد میزد: تشنهام! آب...! و هیچ وقت سیراب نمیشد تا اینکه بالاخره به همین وضع هلاک شد. (ارشاد شیخ مفید، ج2،ص86 و همچنین رجوع کنید به قصه کربلا، علی نظری منفرد، صص 230-231)
امام حسین(ع) سپاه دشمن را چنین نفرین کرد:
بار خدایا! باران آسمان را از اینان دریغ کن، و بر ایشان تنگی و قحطی( همچون سالهای قحطی یوسف در مصر) پدید آور و آن غلام ثقفی(حجاج بن یوسف) را بر ایشان بگمار تا جام زهر به ایشان بچشاند. زیرا آنها به ما دروغ گفتند و ما را خوار ساختند و خداوند( به توسط آن غلام) انتقام من و اصحاب و اهل بیت و شیعیان مرا از اینان بگیرد.
منبع : باشگاه خبرنگاران جوان
به آسمان ماه تمامم تویی
یوسف فاطمه امامم تویی
کشیده عشق تو به پای دارم
ولی به پای دار غم ندارم
رسیده برمشام من بوی تو
طناب دارم شده گیسوی تو
***
من که سراپا همه رنج و دردم
کرده غم عشق تو کوچه گردم
به کوفه تفسیر وفا می کنم
تو را به هرکوچه صدا می کنم
بخت من دلشده رفته بخواب
دست مرا گرفته دست طناب
طائر پربسته ءبی لانه ام
خانهء غم شد دل و بی خانه ام
***
ندیده کس به زیراین آسمان
که سربه دیوار بودمیهمان
به عشق تو تابه سحر نخفتم
گشوده لب به اهل کوفه گفتم
اول من آخر من حسین (ع)است
عاشقم و دلبرمن حسین (ع)است