وضعیت دهه های مختلف و نمونه های ان در بیان : دی

دهه 40و50 : چشم گفتن تو سری هم خوردن . موردی هنوز شناسایی نشده است .

دهه 60 :چشم گفتن تو سری خوردن هی غر زدن . نمونه شارمین امیریان  :دی 

دهه 70: چشم رو گفتن ولی کار خودشون رو یواشکی انجام دادن . نمونه علیرضا ،بهارو مبهم :دی 

دهه 80:چشم نمیگن کار خودشونو رو هم جلو چشم همه انجام میدن با یه بیلاخ . نمونه زری و ماجده :دی

دهه90: نه تنها چشم نمیگن بلکه باید دلیل قانع کننده بیاری براشون وگرنه دهنت رو سرویس میکنن.موردی هنوز شناسایی نشده است .

 

پیشاپیش از دوستانی که باهاشون شوخی شده عذر خواهی میکنم امیدوارم ناراحت نشن .

چالش میگما

برو پیوی دوستت بگو:

میگما

 

بعد ببین چی جواب میدن ،معنیشو پایین نوشتم براتون :

 

چی: آدمی که باهات راحته؛دوستت داره ولی به روت نمیاره 

 

بله :آدمی که اجتماعیه وهمه از بودن باهاش لذت میبرن 

 

جونم :کسی که تو براش خیلی مهمی وزیاد بهت احترام میذاره

 

جان : کسی که کمی بی حوصله ست ولی به همه احترام میذاره

 

ها:کسی که عاشقته ولی الان حوصله نداره ابراز کنه

 

جون دلم : یعنی خیلی دلش واسه دیدنت تنگ شده 

 

بله عزیزم:کسی که از صمیم قلبش دوستت داره

 

چی میگی :کسی که همیشه بی حوصله ست واخماش تو همه!

 

بگو: دوستت داره،ولی نمیخواد بدونی

 

بفرما:الکی داره بهت احترام میذاره

 

بنال: این بات خیلی صمیمیه 

 

 

 

 

 

چالش م مثل مادر پ مثل پدر

سلام بلاگردونی ها چالشی راه انداختن با عنوان م مثل مادر پ مثل پدر که فک میکنیم اگه پدر ومادر شدیم چه حسی داره اگه هم نشدیم فک میکنیم چطور پدرومادری بشیم ؟

خوب من اول بگم من نمیدونم چطور پدری میشم ولی میخوام پدری باشم که برای فرزندام آرامش باشم محرم باشم پدری دل سوز ومهربان باشم طوری برای بچه هام پدری کنم که اونا کنارم احساس آرامش کنن نه ترس پدری باشم که بچه هام به جای ترس ودلهره راحت پیشم از دغدغههاشون بگن از مشکلاتشون نه اینکه از ترس مخفی کنن ویا به غریبه ها روی بیاورن اگه چیزی به صلاحشونه متقاعدشون کنم نه اینکه به زور بخوام اون کارو نکنن. همسری برای مادرشون باشم که اونم مثل بچه هامون راحت باشه و ترس ودلهره ای نداشته باشه اونم مثل بچه هامون راحت از دلهره هاش دغدغه هاش بگه و چیزی اگه به صلاحش نیست رو متقاعدش کنم نه به زور بخوام انجام نده . سعی کنم رفتارم جوری باشه که بچه هام احساس غرور کنن نه شرمندگی طوری باشم که بچه هام باافتخار به دوستاشون معرفیم کنن نه مخفیم کنن طوری تربیتشون کنم که همیشه به دیگران کمک کنند ورفتارشون خوب وپسندیده باشه پدری باشم که با خوشحالی به دیگران بگم که این بچه ی منه .

 

دعوت میکنم از: آقایان علیرضا ، زیتون ،  بهنام ، عرفان ، Amir chaqamirza، پسر کر، وخانم ها حسانه ،  بهار، سما نویس،  صخره نورد،عین صاد،نبات خدا، مبینا ، زری ،  فاطمه و...

من اومدم خوش اومدم :دی

سلام بر همگی خوبید؟ خوشید؟ بالاخره پس از مدتها غیبت اومدم :))

اول میلاد حضرت فاطمه زهرا (س)وروز مادر برهمه مادران سرزمینم تبریک عرض میکنم .

خوب حالا بگید ببینم هدیه چی خریدید ؟ شنیدم پول نداشتید بوس فرستادید :دی 

قدر مادراتونو بدونید بچه ها قبل از اینه که خیلی دیر بشه وبراتون یه حسرت بشه و پشیمونی . بچه های خوبی واسه پدر ماردتون باشید . قدر پدرومادرهاتون رو بدونید . 

قدر پدربزرگها ومادر بزرگاتونو بدونید بهشون سر بزنید تنهاشون نذارید واسشون وقت بذارید واسه پدرومادر تون همیشه وقت بذارید تو اولویتتون باشن 

نذارید تبدیل بشه به یه حسرت وپشیمونه نذارید براتون بشه ای کاش ایکاش فلان کار میکردم . 

عیدتون مبارک.

شکاک نباشید این کلیپو ببینید...

 

 

بادست تو...

گاهی خدا...

بادست تو...

دست دیگر بندگانش را میگیرد....!

بازبان تو ،

گره کاربنده ای را باز میکند...!

باانفاق تو ،

گرسنه ای را سیر و عریانی را میپوشاند...!

با قدم تو،

مشکلی را حل میکند...،!

وقتی دستی را به یاری میگیری،بدان که در آن زمان دست دیگر تو،در دست خداست ...

اگه فقط یک ماه دیگه زنده باشی تو این یه ماه چیکار می کنی؟

من سعی می کنم به معنی واقعی زندگی کنم وشاد باشم واز باقیمندش لذت ببرم.

روزگار کودکی یادش بخیر

 

 

یعنی فقط ما دهه شصتی ها

فقط ما دهه شصتی ها بودیم که سرمای زمستون کله سحر بیدار بودیم میرفتیم نون میگرفتیم نیگاشون کن خودشونو تو پتو پیچیدن انگار سیبریه:دی خوب پاشید برید ورزش کنید دوتا نونم بگیرید بیایید از ما دهه شصتی ها یاد بگیرید:دی

پ ن پ

تواتاق عمل نوزادتازه به دنیااومده..
به دستیارمیگم چاقوروبده..
میگه میخوای بندنافوببری؟
میگم: پ ن پ میخوام رقص چاقو کنم از مامان بچه شاباش بگیرم!!!!!!!!!!!!