میتونم بگم توی این مدت 16 ماه خدمت دیشب یکی از بدترین شبایی بود که گذروندیم شبی بسی فوق العاده سخت دلهره آور ووحشت ناک وپر استرس .

خلاصه خطر بدجوری دورورمون میچرخید و خلاصه از بیخ گوشمون رد شد .

خوب حالا ماجرا چی بود؟

الان واستون میگم .

دیشب مسئول شبمون یه مسئول شب سخت گیر وفوق العاده قانونی بود که اصلا یه دقیقه هم نخوابید ومدام سرکشی میکرد :/ خلاصه حسابی

پست هارو دونه دونه سرکشی میکرد. عاقا ما هم که پاسبخش باید حسابی مراقب میبودیم که پستی هامون سوتی ندهند که ما تاوان اونارو

پس بدهیم .خلاصه تا صبح شد حسابی پراسترس بودیم و خواب نداشتیم :(

با تلاش فراوان چند نفر هم با کمک بروبچ دیگه از بازداشت شدن نجات دادیم . اما متاسفانه آخر شب یکی بازداشت شد که اونم مقصر خودش

بود ودیگه کمکی هم از ما بر نمیومد .

خلاصه ای بود از ماجرای دیشب .