پدربزرگ رفیقم دستاشو کرده تو جیبش صدام میکنه قهرمان جان پسرم بیا اینو بهت بدم .
من با خوشحالی رفتم دستامو بردم جلو.
دندون مصنوعی هاشو گذاشته کف دستم میگه برو برام با این مسواک تمیزشون کن :/
رفیقمم اونو داره زمینو گاز میزنه
ومن همچنان :/
پدربزرگ رفیقم دستاشو کرده تو جیبش صدام میکنه قهرمان جان پسرم بیا اینو بهت بدم .
من با خوشحالی رفتم دستامو بردم جلو.
دندون مصنوعی هاشو گذاشته کف دستم میگه برو برام با این مسواک تمیزشون کن :/
رفیقمم اونو داره زمینو گاز میزنه
ومن همچنان :/
علی رحمانی پور
دختر اسمانی
Fatemeh .79
پرواز ...
(^_^)hafez (^_^)
آبان دخت ...