فرارسیدن دوازده محرم سالروز شهادت حضرت امام سجاد (ع) تسلیت باد...
تقدیر در شمشیر پیمانهای عاشورا ست
هنگامهای از خون، بیابانهای عاشورا ست
تفسیر چرخشهای سر، بر سجده گاه عشق
رقص نماز ظهر ِ چوگانهای عاشورا ست
عاشورای حسینی تسلیت باد
دیشب ندای “مکن ای صبح طلوع”
خاندان بنی هاشم گوش صحرا را پرکرده بود…
آفتاب امروز چه بابغض طلوع کردو چه باغم غروب خواهدکرد..
ندای واعطشا.
ندای واحسینا
و صدای گریه ی مادری پهلو شکسته
دامن علقمه و باغ گل یاس یکی است
قمر هاشمیان بین همه ناس یکی است
سیر کردم عدد ابجد و دیدم
به حساب نام زیبای اباصالح و عباس یکی است
وقتی حسین علیه السلام به کربلا میرسد،
دل کویر به درد میآید و آسمان داغدار میشود.
زمین بغض خود را فرو میخورد و فرات بی صدا اشک میریزد.
عاشورای حسینی تسلیت باد
سلام ما به محرم، به غصه و غم مهدی
به چشم کاسه خون و به شال ماتم مهدی
سلام ما به محرم، به شور و حال و عیانش
سلام ما به حسین و به اشک سینه زنانش . . .
التماس دعا
منبع:سایت حرف تازه
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)
میزند آتش به قلبم ماجرای نیزهها
دیده میشد محشری از لا به لای نیزهها
مصحفی که جای آن بر شانههای عرش بود
عاقبت تقطیع شد در کربلای نیزهها
نه، مکن باور اگر چه گفت عصر واقعه
دیده میشد پشت خیمه رد پای نیزهها
میشود سرها به نی منظومهای دنباله دار
میرود تا آسمانها نالههای نیزهها
میشود فهمید از خون گریههای محفلی
برگرفته با قلبی در هوای نیزهها
از چه رو خورشید، بین کوچههای کوفیان
گاه بالا بود و گاهی زیر پای نیزهها
دختری میگفت با حسرت چه میشد میزدم
بوسهای بر حنجرت بابا به جای نیزهها
با ردیف نیزهها شاعر غزل خوانی نکن
آه میشوزد دلم ازهای های نیزهها
مجید قاسمی
شب عاشورای حسینی تسلیت باد
منبع : باشگاه خبرنگاران جوان
چه بگویم به سکینه چو سذاغت بگیرد؟
گر بفهمد تو شدی کشته میمیرد
فرارسیدن تاسوعای حسینی تسلیت باد...
السلام علیک یا حضرت ابالفضل العباس (ع)
یا قمر بنی هاشم (ع)
بسوز دل که علی اصغر در تب و تاب است
درون خیمه ها امشب گمانم قحطی آب است
حسین جانم حسین جانم
زمین کربلا امشب بسان لاله می سوزد
رقیه نوحه می خواند به سینه ناله می سوزد
حسین جانم حسیم جانم
رباب از سوز دل گوید چرا اصغر تو بی تابی
رسیده جان بر لب چرا مادرنمی خوابی
حسین جانم حسین جانم
سکینه مشک خالی را فکنده بر سر دوشش
به دنبال عمو گردد که تاگردد هم آغوشش
حسین جانم حسین جانم
السلام علیک یا حضرت علی اصغر(ع)...
ثانیه ها عذاب شده واویلا سیلیا بی حساب شده واویلا
یاد لبای تشنه ی شیر خواره مصیبت رباب شده واویلا
بابا موقع اسارت شد
زدن سه سالت عادت شد
نبودی ببینی گوشوارم جلو چشمام غارت شد
عمه رسید از راه مارو با کعب نی زدن
گفتم نزن نامرد اما باز مارو هی زدن
خدا چشام میسوزه درد دارم تاول پام میسوزه درد دارم
تموم شب عمه زینب تا صبح دلش برام میسوزه درد دارم
گوشه ی ویروونه می خونم
رسیده به لب من جونم
زیرتازیونه من دیگه نمیمونم نمیتونم
شب ها که تب کردم عمه بود بالای سرم
پر میکشم امشب خسته ام من باید برم
مرا هم کربلایی کن رقیه
بحـق نام زیبای عـمویت
برای من دعایی کن رقیه (س)
السلام علیک یا حضرت رقیه (س)