سلام دل انگیزا حالتون چطوره؟امیدوارم تا اینجای تعطیلات حسابی لذت برده باشید وبهتون خوش گذشته باشه.
عرضم به حضورتون که تا حالا شده یعنی براتون پیش افتاده که مثلا برادر یا خواهرتون بدون رضایت شما و حتی اجازه از وسایلتون استفاده کنه و اونو مال خودش بدونه حتی با اعتراض وحتی اگه بهش نیاز داشته باشید برداره بره؟عکس العملتون چی بوده؟اگه نبوده بعدا به وجود بیاد چیکار میکنید؟
رفتم زالو درمانی ببینم داستانش چیه .دیدم اون یارویی که اومده بود رو تخت خوابیده بود اینقدر بهداشت فردیش مشکل داشت زالویه تا لحظه آخر به دکتر چسبیده بود میگفت حاجی من روزه ام :دی خخخخخخخخخخ
یک سال دیگه هم گذشت یک سال دیگه بزرگتر شدیم یا بهتره بگیم یه چوب خط دیگه از زندگیمون پر شد . ثانیه ها ،دقیقه ها،ساعت ها،روزها،ماهها گذشتنو گذشتن تا به امروز رسیدن .بهار 1400 سالی که در اون هستیم امیدوارم سال خوبی برامون باشه و رقم بخوره . فصلی از کودکی ما تو سالهایی رقم خورد که دوست داشتیم بزرگ بشیم مثل آدم بزرگا زندگی کنیم ازدواج کنیم کار کنیم خونه بخریم غافل از اینکه بزرگتر شدنمون به معنی پیرتر شدن و حتی از دست دادن عزیرانمون بشه اما چه بخوایم چه نخوایم چه بخواستیم چه نخواستیم این پروسه باید طی بشه و بگذره یکی به دنیا بیاد ویکی از دنیا بره . باید جوری زندگی کنیم که بعد از مرگمون پشیمونی نداشته باشیم جوری زندگی کنیم که زندگیمون پر از خاطرات خوب و درسهای خوب وبزرگ باشه.
موفق وپیروز باشید دوستان . از لحظه به لحظه ی زندگیتون لذت ببرید حتی با کمترین هزینه ها یا سادگی یا ساده زندگی کردن حتی با کوچکترین چیزها .
ارادتمند شما محسن رحمانی.
