از نظر شما عشق چیه؟
سلام یه جایی خونده بودم "عشق «ارزش مطلقه» "
نمیدونم ولی فکر میکنم عشق چون قابل تجسم نیست، شرح و تفسیرش کار سختی باشه. چیزی که ما اسمش رو عشق گذاشتیم رو اگر ساخته دست بشر قلمداد کنیم، یک وجودِ ماوراییه.
فرا زمینی. به همین خاطر سخته توضیح دادنش.
فقط انقدر میدونم که عشق رو نمیشه صرفا و لزوما بین رابطه ی عاطفیِ دو "نفر" تصورش کرد.
مثلا عشق به یک کار و یا هنر. یا عشق به یک گلدانِ پر ز گل. حتی عشق به شهوتی که خیلی ها معتقدند وقتی ظهور کنه، عشق ماهیتش رو از دست میده. پس عشقِ به شهوت.
شهوتِ به پول به جنس مخالف به هرچیزی. هرچیزی که برای بشر ارزشِ مطلق باشه. عجیبه کلا. کاش بگی چرا این سوال برات ایجاد شده تا بشه گفتگوی خوبی زیر همین مطلبت ایجاد کرد
برادر عزیزم!
اینی که میگم نظر شخصیه بنده ست میتونه غلط هم باشه:
اگر واقعا عشق رو ارزش مطلق قلمداد کنیم، باید ببینیم که اون عشقِ به چیه.
فرض کنیم من عاشق گُلِ کاکتوسم حالا هر نوعش. وقتی میبینمش اولین چیزی که به ذهنم میاد اینه که داشته باشم. و اگر فروشی باشه میخرمش. ممکنه حتی اهمیتی هم ندم که زادگاه اون کاکتوس کجاست و تو کدوم اقلیمه و کجا باید زندگی کنه و کجا شاداب تره. فقط میخوام داشته باشمش. برای چی؟ که هروقت هوس کردم بهش نگاه کنم و با احتیاط هم نوازشش کنم و در نهایت عشق بازی کنم.
حالا فرض کن اون یه سیبه. سیب. من عاشق میوه ی سیبم و وقتی تو انواع میوه هایی که جلوی روی من گذاشته میشه، بخوام انتخابی بکنم، قطعا سیب رو انتخاب میکنم. سیب رو برای چی میخوام؟ که مثل کاکتوس گاهی بهش سر بزنم و با احتیاط نوازشش کنم؟ خیر. میخوام بخورمش و طعمش رو بچشم.
حالا این سیب رو یه آدم و از جنس مخالف فرض کن. هم دوست دارم بدون احتیاط نووازشش کنم و هم مزه ش رو بچشم.
شخصا معتقدم عشق ورزی فقط و فقط برای منافع شخصِ خودمونه و بهره بردنِ مطلق از تمامیِ امکاناتِ معشوقه.
حالا معشوق خداست؟ یک زنه؟ سیبه؟ فلافله؟ :)) یا کاکتوس؟
به نظرم فرقی نمیکنه.
حالا درمورد سوال دومت. شهوتِ جنسی به تنهایی قابل تجسم و تصور و تأثره. بر خلاف عشق که نمیشه تجسمش کرد.
من میتونم عشقِ به شهوتِ جنسی داشته باشم اما نمیتونم شهوت رو عشق بنامم.
خوب؟
با توجه به نظری که دارم و ممکنه غلط هم باشه فکر میکنم ما انسانها قبل از اینکه مزه ی همدیگه رو نچشیم، -نه لزوما با نگاه شهوت آمیزِ جنسی و غریزه ی حیوانی که فقط میخواد بچشه و بره ها- نمیتونی به هم دلبسته بشیم.
ممکنه قبل از چشیدن طعم همدیگه، عشق ورزی و ادای عشق ورزی رو دربیاریم ولی اون عشق واقعی نیست.
عشق زمانی رخ میده که بدونم سیب چه طعمی داره و فلافل چه لذتی. از اون به بعده که جونم هم برای فلافلی که میانِ یه میز پر از مرغ و بره و بوقلمون بریون شده قرار گرفته میدم.
میتونم واضح بیان کنم یا نه؟
شاید باور نکنید ولی من داستان یکی مثل لیلی و مجنون رو کامل نخوندم و حتی تا همین الان هم نمیدونم اثر کدوم نویسنده ست. بخدا.
چون شنیدم یه جایی لیلی به مجنون یا مجنون به لیلی میگه اگر به هم برسیم عشقمون به پایان میرسه یا یه همچین چیزی. این دقیقا همون چیزیه که بهش اعتقادی ندارم. بله ممکنه من با چشیدن طعم یه فلافل دلبسته ش بشم و یه روزی دلم رو بزنه چون تَندیش باعث خشونت من و نفخش باعث بیماری من میشه ولی قبول ندارم که بدون چشیدنش عاشقش بشم و بعد که بخورمش بگم اه اه عجب مزخرفی بود.
مثل ازدواج های بعضی از جوونهایی که ادعا میکنن عاشقن. این به نظرم عشق نیست و جهله. یه دلدادگیِ دروغینه که فقط صرفا برای رفع خلأ عاطفی صورت میگیره.
عزیز دلم ببخشید بدون مرور و غلط گیری برات ارسال میکنم. حلال کن :))
سلام
هیچی نیست
درسخن نمیگنجد !!
علیکم السلام
سلام الحمدلله شما خوبین
وجود خارجی نداره! به همین سادگی!
سلام
ممنونم شما خوب هستید؟
آره یه مدت طولانی نبودم ولی برگشتم که دوباره بنویسم.
نمیدونم دیگه معتقد نیستم که یه چیز قطعی باشه. یعنی همه پدر و مادرها عاشق بچشون باشن یا بالعکس.
ممنونم برای خوش آمد گویی :)
البته پست های من همشون در مورد دارو و بیماریه :دی
عشق یعنی تو دهه شیشم زندگیت باشی و تابستونم باشه و با هم آب دوغ خیار بخورین ، بعد بدون دندون تو رو هم دیگه بخندین
چیزی نمیدونم....